تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان امیدواری و آدرس aram00.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 252
تعداد نظرات : 177
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
میلاد شمس الشموس علی بن موسی الرضا امام مهربان مبارک باد.
میلاد مولی الموحدین علی بن ابی طالب مبارک باد.
روز مادر بر مادران سرزمینم مارک باد......
درکنار انسانهای خوشبخت...
همواره کسانی زندگی می کنند که در هنگام جداشدن به آنها میگویند...
مراقب خودت باش.
22 بهمن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد...
اربعین حسینی تسلیت باد...
فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد..
بعضی ها با نگارش هرچیزی در فضای مجازی احساس بزرگی به آن ها دست می دهد !
بعضی ها با فیلتر شدن محتوای وبلاگ ها و وبسایتهایشان احساس اهمیت میکنند !
این ها افراد کوته بین و بیماری هستند که کمبودهای شخصیتیشان را میخواهند نشان دهند نه واقعیت های موجود را !!
پس ای هوشیار تو بیدار باش و ارزشی برایشان قائل نشو ؛ بالاخره خسته خواهند شد .
دشمن خویشیم و یار آنک ما را میکشد
غرق دریاییم و ما را موج دریا میکشد
زان چنین خندان و خوش ما جان شیرین میدهیم
کان ملک ما را به شهد و قند و حلوا میکشد
خویش فربه مینماییم از پی قربان عید
کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا میکشد
آن بلیس بیتبش مهلت همیخواهد از او
مهلتی دادش که او را بعد فردا میکشد
همچو اسماعیل گردن پیش خنجر خوش بنه
درمدزد از وی گلو گر میکشد تا میکشد
نیست عزرائیل را دست و رهی بر عاشقان
عاشقان عشق را هم عشق و سودا میکشد
کشتگان نعره زنان یا لیت قومی یعلمون
خفیه صد جان میدهد دلدار و پیدا میکشد
از زمین کالبد برزن سری وانگه ببین
کو تو را بر آسمان بر میکشد یا میکشد
روح ریحی میستاند راح روحی میدهد
باز جان را میرهاند جغد غم را میکشد
آن گمان ترسا برد مؤمن ندارد آن گمان
کو مسیح خویشتن را بر چلیپا میکشد
هر یکی عاشق چو منصورند خود را میکشند
غیر عاشق وانما که خویش عمدا میکشد
صد تقاضا میکند هر روز مردم را اجل
عاشق حق خویشتن را بیتقاضا میکشد
بس کنم یا خود بگویم سر مرگ عاشقان
گر چه منکر خویش را از خشم و صفرا میکشد
شمس تبریزی برآمد بر افق چون آفتاب
شمعهای اختران را بیمحابا میکشد
********
عید قربان
عید بندگی
مبارک....
روزی عابدی بندگی و اطاعت حق میکرد ، و چنان در عبادتش کوشا بود که شیطان نمیتوانست او را سست کند ، بلاخره شیطان نعره ای کشید و بچّه هایش اطرافش جمع شدند و گفتند : تو را چه شده که فریاد می زنی ؟ گفت : از دست این عابد عاجز شده ام ! آیا شما راهی سراغ دارید ؟ یکی گفت : من او را وسوسه می کنم که به شهوت آید و زنا کند . شیطان گفت : فایده ای ندارد ؛ زیرا اصل میل به زن در او کشته شده است .
دیگری گفت : از راه خوراکی های لذیذ او را می فریبم تا به حرام خواری و شراب کشیده شود و او را هلاک کند ، و گفت : این هم فایده ندارد ! زیرا در اثر ریاضت چند ساله ، شهوت خورد و خوراک در او از بین رفته است . بعدی گفت : از راه عبادت ، همان راهی که در آن الان به سر می برد ، می توانیم او را از این راه گول بزنیم . شیطان گفت : آفرین ! باید از راه تقدّس وارد شد و در نتیجه یکی از آنها مامور شد تا به صومعه رود ! در را زد و عابد آمد در صومعه را باز کرد دید یک جوان است !. آقا چه می خواهی ؟ او گفت : من جوان مسلمانی هستم که پدر و مادرم گبر و بت پرستند و نمی گذارند ، من نماز و عبادت کنم ! گفتم اینجا بیایم و وظیفه بندگی خودم را ثابت کنم ، آیا شما نمی خواهید که تمام مردم خدا پرست شوند ؟ عابد او را پذیرفت و به حریمش راه داد . جوان آنقدر جلوی چشم او نماز خواند و خواند تا نزدیک غروب ، که عابد روزه اش را میخواست افطار کند سفره ی کوچکی پهن کرد به میهمان تعارف کرد و او گفت : نه من نمی خورم ! او دست رد به عابد زد و گفت : حالا دیر نمی شود !. الله اکبر ! و دوباره به نماز ایستاد !!. عابد یک مقدار نان خشک خورد و دوباره به نماز ایستاد ، سپس خوابید و به جوان گفت : بیا کمی استراحت کن ..! جوان گفت : نه ! الله اکبر ! و دوباره نماز خواند ، عابد نیمه های شب بیدار شد ، دید این جوان بین زمین و آسمان نماز می خواند . ناگهان عابد به خودش گفت : عجب ! عابدتر از من هم هست که به این مقام رسیده و اصلاً خسته نمی شود ، احسنت عجب شوقی دارد !! این چه نیرویی است که خدا به این جوانک داده نه غذا میخورد و نه میخوابد و دایم به عبادت مشغول است ؟؟؟!! بالاخره گفت : بهتر است از او سؤال کنم ؟ جوانک سلام نماز را داد ، فوراً به نماز بعدی سرگرم می شد . تا بالاخره عابد او را قسم داد که سؤالی دارم ، جواب مرا بده ؟ تو چه کردی که به این مقام رسیدی ؟!گفت : به واسطه ی گناهی بود که مرتکب شدم و بعد هم توبه کردم و هر وقت یاد آن گناه می افتم ، توبه می کنم و در عباداتم قوی تر شده ام بهتر است که تو هم بروی و با زنی نامحرم زنا کنی و بعد توبه نمایی تا به این مقام برسی . عابد گفت : من چطور زنا کنم ؟ اصلاً راه این کار را نمی دانم و پول هم ندارم ، او دو درهم کف دستش گذاشت و نشانه ی خانه فاحشه ای را به او داد .
عابد به راه افتادد و از مردم سراغ خانه ی فاحشه را گرفت !.همه فکر کردند که او قصد ارشاد و راهنمایی دارد !. وقتی به خانه آن زن رفت پول را به او داد و تمنای خود را گفت !! لطف خدا شامل حال عابد شد و فاحشه از دلش نیامد که عابد چندین ساله را ناپاک و لکه دار کند لذا سعی کرد او را از آن عمل بازدارد و چون زهد و تقوی را در چهره اش مشاهده کرد از او پرسید : چطور شد به این جا آمدی ؟ گفت : چه کار داری تو پولت را بگیر و تسلیم من شو !
زن گفت : تا حقیقت را نفهمم ، تسلیمت نمی شوم !
سپس جریان را تعریف کرد ، زن گفت : درسته به این پول نیاز دارم ولی شیطان تو را به سوی من کشانده تا از مقامت عزل شوی هر چند که وعده دروغین به تو داده اگر چنین کنی مانند من میشوی ! زهی خیال باطل !!!!. و زن گفت : از کجا معلوم که توفیق توبه پیدا کنی یا توبه ات پذیرفته شود و یا اگر در حین زنا عزرائیل آمد و جانت را گرفت چه ؟؟ جواب خدا را چه خواهی داد ؟ عابد باور نمی کرد ، نهایتاً تصمیم گرفت تا به خانه برگرد ببیند آن جوان رفته و یا سرگرم عبادت است ؟؟؟... البتّه دزد تا شناخته شد ، فرار کرد ... تا مؤمن فهمید و به مرحله شناخت رسید که وسوسه ی شیطان است ، در می رود .
وقتی به صومعه برگشت ، دید کسی نیست و دانست که این ملعون ( خود شیطان ) است !!!! از کرده ی خود پشیمان شد و توبه کرد و به عبادت مشغول و آن زن فاحشه را هم دعا کرد .
حکایت است وقتی که عمر آن زن به پایان رسید ، صبح به پیغمبر وحی شد که به تشییع جنازه ی او برود . وقتی که بر در خانه ی زن می رسد ، مردم می گویند : ای پیغمبرخدا ! برای چه به در خانه ی این زن گنهکار آمده ای ؟ پیامبر فرمود : برای تشییع جنازه ی زنی از اولیاء حق آمده ام ، همه گفتند : او تن فروشی بیش نبود !! پیامبر سرش را به سوی آسمان گرفت و گفت : خدایا تو می گویی یکی از اولیای من از دنیا رفته ، و تشییع جنازه اش کن ! ولی مردم گویند این زن فاسد بوده ، قضیه چیست ؟ خطاب آمد : ای پیامبر ! هم مردم راست می گویند و هم من ! چون این زن تا چندی پیش اینگونه میزیسته ، و چون آن عابد را از گناه دور کرده از اولیای من محسوب شده ... زن بعد از رفتن عابد در خانه را می بندد و پشت در می نشیند و کلاه خود را قاضی می کند و می گوید : ای بدبخت و بیچاره ! تو به عابد گفتی شاید در حال زنا عزرائیل به سراغت آید و تو توفیق توبه کردن پیدا نکنی ! چه خاکی بر سر خواهی ریخت ؟ تو که خودت از او پست تر هستی و یک عمر دامنت کثیف و آلوده است ! تو چرا توبه نمی کنی ؟ شاید عزرائیل یک وقت به سراغ تو هم بیاید ! با دامن آلوده جواب خدا را چه خواهی داد ؟!
از آن شب توبه کرد و از گناه برگشت و نادم و پشیمان و با ما آشتی کرد و مشغول عبادت گردید .
( گناهان کبیره ، ج2 ، ص412 )
در کتاب بحارالانوار علامه مجلسی و اصول کافی شیخ کلینی رحمه الله علیه از امام صادق ( ع ) نقل شده ...
مردی در حال مرگ بود..
وقتی که متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید.
خدا: وقت رفتنه !
مرد:به این زودی ؟ من نقشه های زیادی داشتم !
خدا: متاسفم ولی وقت رفتنه.
مرد: در جعبه ات چی دارید؟
خدا: متعلقات تو را.
مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من ؛ لباسهام ، پولهایم و ......
خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند.
مرد: خاطراتم چی؟
خدا: آنها متعلق به زمان هستند.
مرد: خانواده ودوستهایم ؟
خدا: نه ، آنها موقتی بودند.
مرد: زن و بچه هایم ؟
خدا: آنها متعلق به قلبت بود.
مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند!
خدا: نه آن متعلق به گردوغبار هستند.
مرد: پس مطمئنا روحم است!
خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است.
مرد با اشک در چشمهایش و با ترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و باز کرد و دید خالی است!
مرد دلشکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
خدا : درسته. تو مالک هیچ چیز نبودی!
مرد: پس من چی داشتم؟
خدا: لحظات زندگی مال تو بود. هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود.
زندگی فقط لحظه ها هستند
قدر لحظه ها را بدانیم و
لحظه ها را دوست داشته باشیم.
برگرفته از ist-gah.blog.ir
عروسک سلام
عروسک چه آرام
عروسک خوابی ؟
آره انگار ! چه ساده
عروسک میدونی آرامش قلب بی تابی؟
چه دخترونه چه عاشقونه باختم زندگی رو
عروسک من خنده داره ببازی همه چیزو
پسرونه است انگار تولد من
عروسک یه لبخند ساده
بازکن چشماتو ، بیدارشو
عروسک قشنگ من مادرت اینجاست
نه انگار درون من پیش تو هویداست
عروسک تو منی و من تو
کدوم یکی سر بر سرنوشته
خدا داستان کدوم یکی رو نوشته
عروسک خدای تو من
خدای من کجاست؟
عروسک نگو که اون بالا بالاهاست
باور ندارم که روی زمین نیست
.
.
.
عروسک بازکن چشماتو
یه لبخند ساده یه لبخند ساده یه لبخند ساده
در دنیایی که همراه اول وآخر خداست..
هیچ کس تنها نیست...
عشق،درک،مهربانی ومسوولیت،
ربطی به سن،فرهنگ وآموزش ما ندارد.
همیشه در جستجوی آنی که آنی.....
ساده ترین راه برای شاد بودن،
دست کشیدن ازگلایه است.
سکوت:بهترین جواب بدگویی
صبر:بهترین جواب خشم
تحمل:بهترین جواب درد
تلاش:بهترین جواب تنهایی
توکل:بهترین جواب سختی
تشکر:بهترین جواب خوبی
قناعت :بهترین جواب زندگی
امیدواری :بهترین جواب شکست
و.....
.بهترین جواب به خدا:
خدایا درهر حالی که هستم شکرت.....
شهادت پایه گذار مذهب تشیع،امام جعفر صادق(ع) بر مسلمانان جهان تسلیت باد.
نورانیت و زیبایی چهره با نماز شب
حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:
«طوبی للذین یتهجدون من اللیل، اولئک الذین یرثون النور الدائم من اجل انهم قاموا فی ظلمة الیل»؛(57) خوشا به حال کسانی که شب را بیدار می مانند، اینانند که نور دائم را از آن رو که در تاریکی شب به پا خاسته اند به ارث می برند.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من کثرة صلاته باالیل حسن وجهه بالنّهار»؛(58) هر که نماز شب زیاد بخواند هنگام روز زیبا و خوش سیما گردد.
از امام زین العابدین علیه السلام سؤال شد:
«ما بال المتهجدین باللیل من أحسن النّاس وجها؟» چرا شب زنده داران از همه مردم خوش سیماترند؟
فرمود:
«لأنّهم خلو باللّه فکساهم اللّه من نوره»؛(59) چون با خداوند خلوت می کنند، خدا نیز جامه ای از نور خویش بر آنان می پوشاند.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«صلاة اللّیل تحسن الوجه»؛(60) نماز شب صورت انسان را زیبا می کند.
در حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید:
«صلاة اللّیل تُبیض الوجه»؛(61) نماز شب روی را سفید می گرداند.
این گونه به نظر می رسد که در این حدیث، نه تنها سفیدی چهره شب زنده داران مربوط به روز قیامت است، بلکه در دنیا نیز چهره آنها سفید و برافروخته می گردد.
بنا به آنچه که در قرآن آمده:
«یوْمَ تَبْیضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ»؛(62) روزی بیاید که گروهی (یعنی مؤمنان) روسفید و گروهی روسیاه باشند.
57 . میزان الحکمه، ج 10، ص 234.58 . نهج الفصاحه، ص 580.59 . بحار، ج 87، ص 159.60 . ثواب الاعمال، ص 70.61 . میزان الحکمه، حدیث 10763.62 . آل عمران، 106.
4 چیز که صورت را نورانی می کند:
1-تقوا
2-وفا
3-بخشندگی
4-جوانمردی
عاشقان
عیدتان
مبارک باد......
شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع)تسلیت باد...
التماس دعا...
تنها خوبیها رو ببین
خوبیها رو بشنوواز
خوبیها سخن بگو....